مدیریت استعداد؛ رویکردی نوین در مدیریت منابع انسانی
اخیرا مدیریت استعداد در سازمان ها در اولویت بالای منابع انسانی قرار گرفته است. در حقیقت، بسیاری معتقدند که آینده سازمان ها وابسته به استراتژیهای منابع انسانی است. زیرا این استراتژیها مسیر استخدام، مدیریت کارمندان و نحوه مشارکت آنها را تعیین می کند.
دانستن اینکه استراتژی مدیریت استعداد چیست؟ و چگونه می توان از آن برای پیشبرد اهداف سازمان استفاده کرد، میتواند شانس ایجاد یک محیط کار با کارایی بالا را افزایش داده و به شرکت شما ارزش دهد.
با ما همراه باشید و با این استراتژی جدید و پیشرو آشنا شوید تا بتوانید از آن برای پیشرفت سازمان خود بهره بگیرید. در این مقاله، با مفهوم مدیریت استعداد و تعریف آن آشنا می شوید و در ادامه از مزیت و نحوه داشتن یک استراتژی مدیریت استعداد موثر آگاه می شوید. خواندن این مقاله می تواند نقطه عطف مدیریت منابع انسانی شما باشد.
مدیریت استعداد چیست؟
مدیریت استعداد رویکردی جدید در منابع انسانی است که به سازمانها این امکان را می دهد تا به طور جدی روی استخدام، مشارکت و توسعه کارکنانی که می توانند در رشد شرکت سهیم باشند، متمرکز شوند. در اصل، این بدان معناست که نیازهای شرکت مورد ارزیابی قرار میگیرد و متخصصانی که میتوانند در اهداف سازمانی کمک کننده باشند، پیدا میشوند تا از آنها در جهت حفظ و توسعه سازمان کمک گرفته شود.
این بحث بسیار نزدیک به مبحث جذب افراد با استعداد است؛ چراکه هر دو این این استراتژیها برای استخدام کارکنان و تعامل با آنها ضروری هستند و جذب استعداد به فرایند استخدام مرتبط است.
در حالیکه مدیریت استعداد مربوط به روند کلی شناختن داوطلبان استخدام و همچنین کارکنان فعلی برای شناسایی مستعدترین آنهاست. مدیریت استعداد به روانشناسی کارکنان و شناخت آنها اشاره دارد تا با توجه به اطلاعات بدست آمده بتوانند عملکرد کارکنان را کنترل و ارزیابی کنند.
با توجه به مزایایی که مدیریت استعداد دارد، هنوز که هنوزه بسیاری از شرکتها از آن غافل هستند، اما نباید از به کارگیری استعدادها در جایگاه مناسب خودشان غافل شد. چراکه در غیر این صورت فرایند استخدام به صورت منفعلانه و برای رفع نیاز و جای خالی نیروی انسانی خواهد بود، که هیچ کمکی به پیشرفت و حرکت روبه جلو شرکت نمیکند.
البته تاحدودی میتوان درک کرد که چرا کارفرمایان به دنبال استخدام منفعلانه هستند؛ پیدا کردن نیروی کارآمد بسیار سخت است، اما با ما همراه باشید تا با راهکارهایی آشنا شوید که ارزش طی کردن این مسیر را برای رسیدن به اهداف شرکت را به شما نشان میدهد.
با استراتژی مدیریت استعداد، فاصله زمانی رسیدن به نیروهای با استعداد مورد نیاز کسب و کار خود را کوتاه کنید و با اضطراب کمتر در مسیر موفقیت، گام بردارید.
حال باید ببینیم که آیا مدیریت استعداد مورد نیاز کسب و کار شما هست یا خیر؟! همراه ما باشید تا از اهمیت آن برای هر مدل کسب و کاری آگاه شوید.
ارتباط مدیریت استعداد با استراتژی کسب و کارها
مدیریت استعداد نگاهی کامل و جامع به منابع انسانی دارد. در واقع مدیریت استعداد به دنبال استراتژی است که بتواند کارکنان را در هرجایگاهی که هستند بدون در نظر گرفتن سمت آن ها، تبدیل به سرمایههای شرکت کند.
در مدیریت استعداد از مدیر عامل گرفته تا پایینترین کارمندان، باید به دنبال جذب نیروی با استعداد و کارآمد باشند تا به رشد شرکت کمک کنند.
از طرفی محیط کاری باید الهام بخش افراد جدید برای ادامه کار باشد. بنابراین استراتژی مدیریت استعداد محیط کار با فضای مثبتی تبدیل میکند که همه به دنبال آن هستند.
درنتیجه بهتر است اگر شما تا به امروز استراتژی مدیریت استعداد را دنبال نمیکردید، امروز دست به کار شوید. از مدیرعامل گرفته تا مدیر منابع انسانی باید این رویکرد را مدنظر قرار دهند. در این استراتژی برنامه مدیریتی و رسالت شرکت به درستی بررسی میشوند و خود را برای استخدام نیروی کار حرفهای جدید در آینده آماده میکنند.
البته بسیاری از مدیران اهمیت مدیریت استعداد را درک کردهاند و از آن برای پیشبرد اهداف آن استفاده میکنند. اگر باز هم متقاعد نشدهاید که این سبک از مدیریت نیروی انسانی، چه فایدهای میتواند داشته باشد؟ یا چه مزیتی نسبت به روشهای سنتی مدیریت منابع انسانی دارد؟ تا انتهای مقاله همراه ما باشید.
مدیریت استعداد؛ متفاوت از روشهای سنتی مدیریت منابع انسانی
آنچه مدیریت استعداد را از روشهای سنتی مدیریت منابع انسانی متفاوت میسازد، این است که مدیریت استعداد، رویکردی بسیار پیشرو دارد. بدین ترتیب که ابتدا برنامههای تجاری، مأموریتها و اهداف شرکت، مورد بررسی قرار میگیرد تا نیازهای آینده شرکت شناسایی شوند.
بنابراین، استراتژی مدیریت استعداد به جای اینکه به بهترین گزینه برای موقعیت شغلی فعلی فکر کند، اساساً تلاش میکند تا ببیند نیازهای آینده برای آن موقعیت شغلی چه خواهد بود. البته، این استراتژی نباید با نیاز به استخدام نیروی جدید در آینده اشتباه گرفته شود.
بلکه بدین معناست که چه اقداماتی باید انجام شود که کارمندان فعلی بتوانند آموزش ببینند و دانش خود را افزایش دهند تا در آینده بتوان از تواناییهای توسعه یافته آنها استفاده کرد. بنابراین این استراتژی به دنبال حفظ کارمندان و ایجاد فضایی برای داشتن کارمندان وفادار است.
از طرفی شما الان به نیروی انسانی نیازمند هستید. هرچه حضور فرد مناسب به عقل بیفتد، کار شما با مشکل مواجه میشود. بنابراین نمیتوانید یک ماه برای پیدا کردن نیروی جدید وقت صرف کنید. باید یک طرح راهبردی داشته باشید که بتوانید با یک روند ثابت، به دنبال استعداد بگردید.
شاید رسیدن به این طرح راهبردی در کوتاه مدت هزینه زیادی برای شما داشته باشد، اما در طولانی مدت برای شما ارزش آفرین است؛ چراکه میدانید از کدام مسیر میتوانید سریعتر به نیروی جدید با استعداد برسید. پس مدیریت استعداد را دست کم نگیرید؛ شاید با دانستن مزایا و تاثیر آن در پیشبرد اهداف سازمان بیشتر به این روش مدیریتی راغب شوید.